شعر ولایی
و سیعلم الّذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون ...

786

 

 

شاعر ماهر لطیفه سرای توانمند ...  مدیحه سرای آستان آل الله  ... حکیم  سید اسدالله فنایی ... یکی از شخصیتهای با ارزش و گرانقدر دنیای شعر و ادب است ... شعرش تجلیگاه ذوق لطیف و معرفتش به اهل بیت نبوت است ... قلمش وقف آستان معصومین است و به قول خود ایشان ...

 

هر گز چو سفلگان در دونان پی دو  نان

نشتافتم به پیش لئیمان روزگار

 

حکیم اسدالله فنایی شاعر فرهیخته ایست که در سال 1327 در خانواده با فضیلت و روحانی از تبار سادات محترم پای به گیتی نهاده است ... قریحه شعری و ذوق ادبی ارث گرانمایه ایست که از جدّ بزرگوارش علامه سید محمد کاظم کابلی معروف به ( علامه بلبل ) به ایشان به ارث رسیده است ... امید است در آینده ای نزدیک شاهد نشر آثار ادبی بیشتری از این شاعر اهل بیت باشیم



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:سید اسدالله فنایی , شعر , علامه بلبل , ادبیات , افغانستان , ] [ 19:34 ] [ سید عبدالرضا هاشمی ] [ ]

786

 

سیمرغ مهر چون به در آید ز کوه قاف

زاغ سیاه شب پره گردد چنان دژم

مانند اژدهای بیابان مار و مل

از شرق تا به غرب جهانش به زیر دم

یعسوب شب نقود کواکب کند نثار

از بهر نور مقدم سلطان صبحدم

ثعبان روز دست تطاول کند دراز

بر نو عروس لیل درد پرده ظلم

طاووس قدس بال زر افشان کند پدید

تا نعت و مدح سرور دین را کند رقم

 

رفرف سوار دشت دنی سید الوری

امیّ لقب خلیل حسب هاشمی حشم

روزی به زیر برج کسا آرمیده بود

با نیّرین اعظم و با بنت و ابن عم

آمد ندا به سوی ملائک در آسمان

از نزد خالق صمد و صانع النعم

کی ساکنان عالم لاهوتیان تمام

بر عزّت و جلال و خداوندیم قسم

در صفحه وجود گر این پنج تن نبود

هرگز نمی نمود جهان جلوه از عدم

نی جن و انس و مور و فلک نی فرشتگان

نی عرش و فرش و کرسی و نی لوح و نی قلم

بهر طفیل هستی این پنج نور پاک

گردیده خلقت همه اشیا به یک قلم

نا گه امین وحی خداوند از آن میان

کرد اینچنین سوال که یا صانع النعم

ایشان چه کاره اند ؟ کیانند ؟ کیستند ؟

این سروران عالم ایجاد بیش و کم ؟

آمد ندا بار دگر بهر جبرئیل

از مصدر جلال که ای پیک محترم

درّ یتیم زبده اولاد آدمند

سیمرغ اوج قاف سعادت قتیل هم

حلاّل مشکلات خلائق قشمشم است

شاه نجف امیر عرب خسرو عجم

زهراست کو شفیعه فردای محشر است

بر عاصیان گم شدگان دیار غم

سبط محمّد است که نامش بود حسن

مشتاق درد و محنت و رنج و غم و الم

گلگون قبای عرصه میدان کربلا

لب تشنه فرات شهید کنار یم

بلبل به غیر آل علی التجا مبر

بر خوان ز خور فرقه نسناس شکوه کم

 

 

 

شاعر : مرحوم علاّمه بلبل ( ره )

 

 

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 14 ارديبهشت 1390برچسب:حدیث کساء , علامه بلبل , پنج تن , شعر عجیب , بی نظیر , ولایی , اهل بیت, ] [ 1:43 ] [ سید عبدالرضا هاشمی ] [ ]
درباره وبلاگ

از مژه قلم دارم و از اشک مرکّب تا عکس تو را نقش زنم بر صحف شب گریم به مه و سال و شب و روز مرتّب دست منو دامان تو یا حضرت زینب ( س )
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعر ولایی و آدرس jabraileshgh.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 224
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 224
بازدید ماه : 1394
بازدید کل : 40838
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1

..